اهورااهورا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات اهورا با مامانی وبابایی

یکی دیگه از تجربه ها موسسه بادبادک

1391/7/12 12:55
293 بازدید
اشتراک گذاری

سلامممممممممممممممممم پسر قشنگم بازم  تاخیر .........  چشمک

 یکی از جلسات دیگه موسسه بادبادک که اهورا به اسم و به عشق کلاس هنر پنج شنبه هر هفته با مامانی شرکت میکنه ....

وارد کارگاه که شدیم بازم دوستای خوبمون دیدم که همشون مثل همیشه سرحال بودند و رو صندلیهای کوچولو نشستیم خانم مربی هم به همه فسقلیها سلام کردن و به بچهها یه ورق مقوا a4 داد وگفت بچه ها دستاتون بکشین روی مقوا چه حسی دارین نرم یا زبزه ............ همه مامانا وبچهها گفتند نررررررررررررررررررررررررررررمه

بعد به هرکدوم چسب کاغذی داد گفت بچه ها هر جوری که دوست دارید چسب بچسبونین رو مقوا .. (کوچیک -بزرک ) تمام صفحه مقوا رو با تکه ها چسب پر کنید

وای این چه تجربه ای(چقدر خوبهمژه

بعد قلم مو و آبرنگ و یه لیوان آب : بچه ها قلم مو  رو بردارید بزنین تو آب و هر رنگی که دوست دارین جاهای سفید مقوا که چسب نداره رنگ بزنین ........... رنگ وارنگ . بعد بزارین رنگاتون خشک بشه . تو این فاصله یه سور پرایز ..(هنر آشپزی)

خانم مربی به هر کدم از ما یه بشقاب داد بعد یه نون تست ( فکر کنم بچه ها خیلی گرسنشون بود چون سریع یه گازی به نونا زندن) بعد..... یه قاشق پنیر ...گفت بچه ها پنیر رو بمالید رو نون تست یه کم کنجد بریزید روش ...حال آماده شد ..بچه ها شما یاد گرفتید که برای خودتون یه ساندویچ درست کنید خیلیییییییییییی خوشمزه است 

بعد از آشپزی نوبت به مقوای که رنگش کردیم الان باید چسب هاش رو در بیارین ..

چه شکل های رنگاوارنگی................هوراهوراهوراهوراهورا

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)