اهورااهورا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات اهورا با مامانی وبابایی

ترم اول کلاس موسیقی

1392/2/23 14:29
211 بازدید
اشتراک گذاری

اولین روز کلاس موسیقی ٧اردیبهشت ٩٢

 بچه‌ها همانطور‌که حرف زدن می‌آموزند،موسیقی هم می‌آموزند.کافی‌است به‌آنها فرصت بدهیم وتشویقشان‌کنیم تا بشنویم وببینیم‌که چگونه به سادگی می‌نوازند و می‌خوانند ودرسنین بالاتر با کمی راهنمایی حتی می‌توانند با وسایل ساده سازهای گوناگون بسازند.

کودکی دورانی است که احتیاج به آموزشهای خاصی دارد. ما باید تکنیکهای آموزش بچه‌ها را فرا بگیریم و از آن در دورة دبستان و بخصوص قبل از دبستان استفاده نماییم. کودک‌ابتدا باید به درستی دنیای پیرامون خود را بشنود و صداها را کشف کند و از همین تقویت حساسیت شنیدن ما وارد آموزش موسیقی می‌شویم (اما نباید فراموش‌کرد دیدن در شنیدن موسیقی تأثیر بسزایی دارد.) من معتقدم که ما جهان را فقط با چشمهایمان نمی‌بینیم، شنیدن هم به مانند دیدن مؤثر است. پس وقتی ما تصویر رودخانه را در ذهنمان می‌آوریم موسیقی آن خود به خود در ذهن ما می‌آید و ما می‌توانیم به خوبی صدا و تصویر را با هم احساس کنیم. پس می‌بینیم این شیوه مبتنی بر این است‌که ما ابتدا خوب ببینیم، خوب بشنویم، بعد روی احساس خود کار‌کنیم

اینها حرفهای سودابه سالم مدیر آموزشگاه ودا  و بانوی موسیقی کودک است که در ارتباط با یادگیری موسیقی و ضرورت آموزش موسیقی برای کودکان است .

که با توجه به شناخت از ایشان وسابقه درخشانشان در حوزه موسیقی کودک  ، همراه با اهورا و بابایی برای ثبت نام به آموزشگاه ودا واقع در اکپاتان رفتیم

ترم  اول

بازی و موسیقی : آموزش خوب گوش کردن - آموزش ریتم

اهداف مهم سبک سودابه سالم

با موسیقی قصه می گوید ، تخیل می کند ، می خواند ، حرکت می کند ، ریتم را درک می کند، می رقصد و با خلق اصوات مختلف در اولین قدمهای تجربه موسیقی خلاقیت را می آموزد و جرات به آفرینش پیدا می کند. کودک با موسیقی روحیه خود را برون ریزی می کند که هم پرورش است و هم امکان شناخت بیشترمربی و والدین را از روحیات و شخصیت کودک ممکن می سازد و هم درمان بعضی رفتارهای ناهنجار کودک است

 

کودکان با حضور جمعی با یکدیگر در اینگونه تجربه ها به تدریج خود را باور می کنند و اعتماد به نفس در آنها شروع به شکل گیری و رشد می کنند . چگونگی رفتار هنجار در گروه  وهمکاری با جمع را تجربه می کنند و همه اینها برای کودکان حاضر در کلاس حول یک محور هدفمند ، سرگرم کننده و نشاط آور ، ریتم دهنده به ذهن و بدن ، احساس برانگیز و لطیف و روح نواز و خلاقانه به نام موسیقی اتفاق می افتد .

 

آخرین مرحله که سودابه سالم کودک را روانه آن می کند اجرای برنامه ای بزرگ و جدی در برابر دیدگان صدها تن مخاطب در کنسرتهای موسیقی کودک است . حضورکودک در این برنامه ها او را با تمرینات جدی و پر زحمت و منظمی مواجه می کند و در نهایت با اجراهای موفق و افتخار آمیزی که روی صحنه انجام می شود و تشویقهای پر احساس و با شکوهی که توسط مخاطبین صورت می پذیرد تجربه وآموزشی عمیق از کار منظم ، تحمل زحمت ، همکاری با دیگران برای رسیدن به نتیجه ای ارزشمند وباور خود به عنوان یک عنصر موثر دریافت می کند و تاثیری فراموش نشدنی در ذهن او بجا می گذارد .        

این اجراها واقعا کارهای طاقت فرساییت. فقط کافیست تصور کنید یک گروه موسیقی حرفه ای بزرگسال چند نفره برای اجرای زنده چقدر باید تمرین کنند و برای انجام تمرینات چقدر باید بروند و بیایند ؟ به چقدر هماهنگی نیاز دارند ؟ فضای تمرین چگونه باید فراهم شود و مراحل ا داری و کسب مجوزهای لازم چگونه باید طی شود ؟ تا کنسرتی روی صحنه برود . حالا در نظر بگیرید برای پنجاه و گاهی تا نزدیک صد کودک و نوجوان کلیه مراحل آموزش ، تمرین ، هماهنگی ، برنامه ریزی، رفت وآمد ، فضای تمرین و غیره و غیره با چه مصیبتی انجام می پذیرد . آنهم در جایی که حمایت چندانی از اجرای اینگونه برنامه نمی شود و باید تمام کارها توسط صاحب اثر انجام پذیرد .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)