ازدواج دایی بابک و گیر اهورا به کت وشلوار
سلام پسر عسلم خیلییییییییییییییییی زیاد ازت معذرت میخواهم بازم به دلیل مشغولیات زیاد فرصت نکردم وبلاگت بروز کنم : (((((((((((((((((((((((((((((((
ولی اشکال نداره اتفاقهای خیلی خوبی تو این مدت اوفتاد مروز ٣سال و ٧ ماه و ٢٦ روزته .
توی این مدت دایی بابک با ساره جون ازدواج کرد و ما خیلی خوشالیم ... از روز خواستکاری تا به امروز پسر مامانی عشق کت و شلوار پیدا کرده ،خیلی زیاد ...
یه همین دلیل به علت عشق زیاد به کت وشلوار (حالا چون بابایی ودایی بایک (آقای داماد ) کت وشلوار تنشون بودیسر مامانی هم دلش کت و شلوار خواست . مامان زینت هم که اصولا دلش نمی یاد به احساسات نوه ش جواب رد بده یک کت وشلوار برای این پسملی خرید (جو گیرم بودند بخاطر اینکه پسرشون داماد شده بود.......
حال این روزها این کت وشلواره تنته ..میگم اهورا این لباس مخصوص مهمونی.....به هیچ عنوان گوش نمیدیییییییییی
یه شب به عشق این لباس تا صبح خوابیدی. منم دلم نیومد(آرزوهای دنیای بچگی که دیگه هیچ وقت بر نمی گرده)
این از عکسای این پسر وروجک........